حسن محمدی از تهیهکنندگان اخیر سینمای کوتاه ایران معتقد است مهمترین چالش تهیهکنندگی فیلم کوتاه در حوزه پخش است.
وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره سابقه و نحوه ورود به سینما گفت: حوزه کاری من رسانه و آیتی از منظر کسب وکارهای نو و اقتصاد دانشبنیان بود. از سال ۷۹ کار رسانهای انجام دادم و در مسیر رسانه، از سال ۸۹ به بعد مشاور رسانهای تعدادی از فیلمهای سینمایی و مشاور سینمایی برخی از کارگردانان شدم. در صدا و سیما هم کارهای تلویزیونی با عناوین سردبیر، نویسنده و کارگردان داشتم. از سال۹۲ مستندهای صنعتی تهیه و به نوعی در حوزه صنعت ورود کردم. از سال ۹۴ وارد فعالیتهای سینمایی به عنوان تهیهکننده شدم. نمیخواستم ازطریق ارتباطات و لابی ورود کنم پس از همان ابتدا با فیلم کوتاه ورود کردم. با این کار میخواستم خودم را تست و رشد کنم.
محمدی درباره شاخصه اصلی جذب به تهیه اثری توضیح داد: مهمترین شاخصه و مهمترین ویژگی، فیلمنامه است. فیلمنامه است که هر تهیهکننده یا کارگردانی را برای ساخت، به خود جذب میکند. به واسطه حرفه، طبیعتا فیلمنامههای زیادی پیشنهاد میشود. ویژگیهای که من را در انتخاب فیلمنامه جذب میکند شاعرانه بودن آن است. اصطلاحا هر چقدر کم دیالوگتر و تصویریتر باشد برایم جذابتر است. کارگردان برای من، اولویت یک نیست. آنچه برای من اهمیت دارد خلاقیت و شناخت من از کارگردان است که آیا قادر است با توان فیلمنامه و خلاقیت اثری فاخر تولید کند؟ برای من مهم است که کار خلاقانه باشد، خلاقیت در صحنه، دکور، میزانسن، دکوپاژ و... در مجموع کارگردانی داشته باشد. فیلم کوتاه، عرصه تجربه است و من دنبال کمک به این تولید و تجربهام. به همین دلیل معیار من، تعداد آثار یک کارگردان نیست تا کار او را تهیه کنم. وقتی با سعید زمانیان کارکردم که کار دوم او بود و شاید به قول خودشان کار اول جدیاش و یا وقتی با مهرداد حسنی کار کردم که چند فیلم کار کرده بود. خلاقیت و فیلمنامههای کم دیالوگ و شاعرانه این دو کارگردان باعث همکاری شد.
تهیهکننده فیلم کوتاه «تطبیق» در خصوص چالشهای تهیهکنندگی بیان داشت: مهمترین چالش بعد از انتخاب فیلمنامه و بستن کست، قطعا تامین مالی است. در هر کسب و کاری که اقتصاد در آن شکل نگرفته قطعا بازگشت سرمایهای هم نداریم. در سینمای بلند می��وان بخشی از هزینهها را به شکلی برگرداند اما فیلم کوتاه، این اتفاق، سخت و تامین مالی ریسک میشود. اما شخصا وقتی میخواهم کاری را شروع کنم به تنها چیزی که فکر نمیکنم تامین مالی آن است. معتقدم که وقتی کاری شروع شود و کار خوبی باشد تامین مالی به دنبال دارد. مهمتر از همه این است که وقتی کاری برای مخاطب تولید میشود، کجا پخش شود؟ بحث مهم دیگر این است که مخاطب خاص فیلم کوتاه، به اندازه مخاطب فیلم بلند افزایش نیافته است. ما گروهی هستیم که دور هم فیلم میسازیم و هر سال به دیدن فیلمهای خود میرویم یا نهایتا یک طیف خاص علاقهمند که پیگیر فیلم کوتاه هستند. مهمترین چالش فیلم کوتاه نه در تولید و نه در تامین مالی آن است، بلکه در حوزه پخش آن است. عدم پخش درست انگیزههای ساخت را کم میکند خصوصا هنگامی که به خاطر شرایطی مثل کرونا، جشنوارههای داخلی و خصوصا خارجی هم تعطیل میشود.
محمدی، درباره راه حل بازگشت سرمایه در فیلم کوتاه گفت: تفکر اقتصاد هنر در کشور ما، جا نیفتاده است. در فیلم بلند، به شکل سنتی شاهد اتفاقانی هستیم، اما همین مقدار هم تا بخواهد به فیلم کوتاه برسد زمانبر است. اما معتقدم سرمایهگذاری، تولید و برگشت سرمایه در فیلم کوتاه زمانی اتفاق میافتد که به فکر پخش گسترده آن باشیم. رفتن به سمت شبکههای اینترنتی (VOD)، پکیجهای اکران و... هم میتواند موثر باشد. پلتفرمها میتوانند خیلی موثر باشند و کمک جدی به این حوزه کنند. الان بچههای فیلم کوتاه از ترافیک و پخش در اینترنت کمترین بهره را دارند. پخش فیلم کوتاه در این پلتفرمها میتواند مثل فیلم بلند، تبلیغات خوب و وسیع داشته باشد. پکیجهای اکران حتی در تک سانس سینماها که جدیدا باب شده و در آن میتوان چند فیلم کوتاه خوب را در قاب سینما دید، اتفاق خوبی است. شاید به خاطر کرونا و شرایط بهداشتی ما برخی از پکیجها را در این زمان از دست دادیم اما این کار باید ادامه داشته باشد.
وی ادامه داد: البته فیلم کوتاه در واقعیت حوزه پولسازی نیست. در تمام دنیا، این حوزه، تفکر صرف اقتصادی ندارد، حوزه تجربه است. مثل ورزش نونهالی است. شما در فوتبال نونهالان به دنبال عایدی مالی از فلان بازیکن نیستید. شما نونهال تربیت میکنید که وقتی به بار نشست از آن استفاده کنید و مثلا آن را زمانی به یک باشگاه خارجی بفروشید. در واقع اقتصاد سینمای کوتاه هم همین است. نباید صرفا به عنوان بازگشت سرمایه به آن نگاه کرد، باید به عنوان یک سرمایهگذاری برای سالهای بعد، تشکیل یک تیم برای کسب یک تجربه و رسیدن به کارهای بزرگتر و بهتر باشد. نگاهها به فیلم کوتاه، باید عوض شود.
تهیهکننده فیلم کوتاه «سور بز»، درباره اینکه چرا تهیهکنندگان فیلم کوتاه بعد از تهیه چند اثر به ساخت فیلم بلند تمایل پیدا میکنند گفت: تهیه فیلم کوتاه برای تهیهکنندگان هم مثل کارگردان، بازیگر و عوامل، تجربه گرانبهایی است. تهیهکننده کوتاه با هزینهای کمتر در فرمتی کوچکتر، با عوامل معاشرت میکند، ارتباط میگیرد، برآورد بودجه میکند، قرارداد میبندد. الان برای تهیه فیلم کوتاه مثلا با بودجه ۲۰۰ میلیون با سرمایهگذار و اسپانسر مذاکره و هزینه میبندیم. فردا برای یک فیلم بلند با هزینههای میلیاردی گفتوگو خواهیم کرد. یک تجربه جدی برای شناخت متد و روشهای تهیه است حتی در صورت ضرر و عدم برگشت سرمایه، یک اتفاق مثبت در تهیهکنندگی است. البته برای من این تجربهها، همیشه همراه با موفقیت بوده چون خیلی به برگشت سرمایه فکر نکردم و از کسانی هستم که اگر زمانی به سمت فیلم بلند بروم حتما باز فیلم کوتاه کار خواهم کرد. اعتقاد دارم که کار با این نفرات جدید، جوان و خلاق، مفید است و خلاقیت این بدنه مهم سینما، تهیهکننده را بروز نگه میدارد و تهیهکننده هم تجربههای با ارزشی کسب میکند.
محمدی درباره رعایت مناسبات حرفهای بین تهیهکننده، کارگردان و عوامل در فیلم کوتاه توضیح داد: این مناسبات را قبول دارم و در تمام کارهایی که تهیهکننده بودم، رعایت کردهام. یعنی از فیلمنامهای که ممکن بود حتی از دوستانم باشد تا تمامی عوامل قرارداد بسته و متعهد به پرداخت بودهام. وارد وادی رفاقت و دوستی در کار نشدم. باید تمام موارد حرفهای که در فیلم بلند رعایت میشود از پیشتولید تا پایان در فیلم کوتاه هم باشد. زمان، هزینهها و مقیاس کمتر است اما اصول یکی است.
وی از ابراز تمایل برخی کارگردانان کوتاه برای تهیه آثار خود گفت: این مسئله محدود به ایران یا سینمای کوتاه نیست در دنیا ما شاهد تهیه و کارگردانی همزمان برخی فیلمها هستیم. اما این امر کاملا بستگی به توانمندی فرد دارد. شاید کارگردانی در فیلمی که خود آن را تهیه میکند در هزینهها صرفهجویی و کار را دلسوزانهتر جمع کند. در سینمای امروز کار سختی است ولی شاید یک نفر این توانایی و قدرت ذهنی را برای کار همزمان داشته باشد. معایب و محاسن این کسب تجربه یا علاقه کارگردان، فقط به توان کارگردان برمیگردد.
محمدی درباره نقش مراکز حمایتی دولتی از سینمای کوتاه گفت: انجمن سینمای جوانان ایران به ما خیلی کمک کرد، حمایت کرد و حداقل در حوزه کاری ما از فیلمنامه تا پایان دخالتی نکرد. درست است که این مراکز عموما از لحاظ مالی در فشار هستند و باید تقویت شوند، اما در مجموع موافق این حمایتها هستم. فقط این حمایتها باید هدایت شوند. مثل بنیاد فارابی برای سینمای بلند. اگر زمانی بنیاد فارابی نبود و حمایت نمیکرد، شاید خیلی از فیلمهای مهم تاریخ سینمای ما در توان تهیهکنندگان آن دوره نبود و ساخته نمیشد. معتقدم انجمن سینمای جوانان میتواند همین مسیر را طی کند، حمایتها جدی تر شود، تجهیزات در اختیار بچهها قرار بگیرد. در پخش بینالملل هم باید کمک شود. شاید دورهای چند یورو یا دلار برای حضور یا پخش بینالمللی فیلم عددی نبود، اما اگر الان فیلمی شاخص بخواهد به چندین جشنواره مهم ارسال شود مبلغ سنگین و خارج از توان بچههای فیلم کوتاه است. خوب است در این مسائل هم به بچهها کمک شود.
این تهیهکننده فیلم درباره تنوع ژانر در آثار کوتاه گفت: مردم، تنوع سلیقه و علاقه دارند، قطعا مخاطب سینما هم به دنبال این تنوع است. اگر الان سینمای ما سینمای آپارتمانی شده است، اقتضاء جامعه است. جامعه آپارتمانی شده است. اقتصاد و اقتصاد هنر ضعیفی داریم، مجبوریم از سر و ته همه چیز بزنیم، از سفرها بزنیم، از اتفاقات مهم زندگی بزنیم تا بتوانیم زندگی کنیم. در این وضعیت باید فیلم بسازیم. خب این مسائل تاثیرگذار است. هنر و جامعه در هم تنیده است. ۵۰ سال بعد برای بررسی این برهه تاریخی از جمعبندی همین فیلمها به تعریفی از ما و شرایط زندگی ما پی میبرند. ما الان درباره مسائل کودک و سینمای آن، خیلی حرفی برای گفتن نداریم. چون اصلا توجه به جامعه کودک نمیکنیم، وقت نداریم. توجه به خانوادهها و مسائل آپارتمانی الان بیشتر شده است. ژانر وحشت، کودک و... نداریم. برای همین موافق هدایت کردن و جهت دادن به این موارد هستم. این مدیریت و هدایت، کار و وظیفه نهادهای دولتی است. در همه جای دنیا نهادهای دولتی یا برخی جشنوارهها سمت و سو میدهند، اما دخالت نمیکنند، فشار نمیآورند. مسیر را مشخص میکنند و هر که در آن مسیر حرکت کند را حمایت میکنند. حاکمیت هم حق دارد به عنوان یک نهاد مدیریتی درکشور پیامهایی را به جامعه بدهد. یکی از پیامرسانها هم سینماست. این مورد در سینمای دفاع مقدس در زمان جنگ و بعد آن هم اتفاق افتاد. در برخی از فیلمهای جنگی آن زمان آنقدر درست، خاطرهانگیز و از دل جامعه اتفاق افتاد که هیچکس حس نکرد و همه مخاطبین آن را دوست داشتند.
محمدی درباره به کارگیری عوامل حرفهای سینمای بلند در فیلم کوتاه گفت: یک مثال فوتبالی میزنم، آن زمان که کشورهای عربی بازیکنهای طراز اول جهان را جذب میکردند، فکر میکنید صرفا به خاطر پول زیاد بود؟ خیر. الان رشد فوتبال این کشورها، مدیون حضور بزرگان فوتبال دنیاست. هیچ ایرادی ندارد که حضور بزرگان سینما و کسانی که تجربه و توانمندی دارند را در کنار بچههای جوان ببینیم. این امر باعث انتقال تجربه و انرژی به آنان میشود. تلفیق درست تجربه این افراد با جوانی و خلاقیت همیشه باعث اتفاقات خوب میشود در حال حاضر سینمای کوتاه ما در همین مسیر حرکت و از این تلفیق به خوبی استفاده میکند.
گفتوگو از: علی کشاورز